داستان زیبای بیسکوییت سوخته

نام کاربری : پسورد : یا عضویت | رمز عبور را فراموش کردم



ارسال پاسخ
تعداد بازدید 18
نویسنده پیام
rezaya آفلاین


ارسال‌ها : 7
عضویت: 23 /9 /1391
سن: 18
تشکرها : 4
تشکر شده : 6
داستان زیبای بیسکوییت سوخته


زمانی که من بچه بودم،مادرم علاقه داشت گهگاهی غذای ساده صبحانه را
برای شب هم آماده کند. یک شب را خوب یادم مانده که مادرم پس از گذراندن یک
روز سخت و طولانی در سر کار، شام ساده ای مانند صبحانه تهیه کرده بود. آن
شب پس از زمان زیادی، مادرم بشقاب شام را با تخم مرغ، سوسیس و بیسکویت های
بسیار سوخته، جلوی پدرم گذاشت. یادم می آید منتظر شدم ببینم

آیا او هم متوجه سوختگی بیسکویتها شده است!

در
آن وقت، همه ی کاری که پدرم انجام داد این بود که دستش را به طرف بیسکویت
دراز کرد، لبخندی به مادرم زد و از من پرسید که روزم در مدرسه چطور بود.
خاطرم نیست که آن شب چه جوابی به پدرم  دادم، اما کاملاً یادم هست که او را
تماشا میکردم که داشت کره و ژله روی آن بیسکویتهای سوخته می مالید و لقمه
لقمه آنها را می خورد.




یادم هست آن شب وقتی از سر میز غذا بلند شدم،شنیدم مادرم بابت سوختگی بیسکویت ها از پدرم عذرخواهی می کرد
و هرگز جواب پدرم را فراموش نخواهم کرد که گفت: اوه عزیزم، من عاشق بیسکویتهای خیلی برشته هستم.
همان شب، کمی بعد که رفتم بابام را برای شب بخیر ببوسم، از او پرسیدم که آیا واقعاً دوست داشت که بیسکویتهاش سوخته باشد؟
او
مرا در آغوش کشید وگفت:مامان تو امروز روز سختی را در سرکار گذرانده و
خیلی خسته است. بعلاوه، بیسکویت کمی سوخته هرگز کسی را نمی کشد!
زندگی مملو از چیزهای ناقص... و انسان هایی است که پر از کم و کاستی هستند .
خود من در بعضی موارد، بهترین نیستم، مثلاً مانند خیلی از مردم، روزهای تولد و سالگردها را فراموش میکنم.
اما در طول این سالها فهمیده ام که یکی از مهمترین راه حل ها برای ایجاد روابط سالم، مداوم و پایدار:

درک
و پذیرش عیب های همدیگر و شاد بودن از داشتن تفاوت با دیگران است و امروز
دعای من برای تو این است که یاد بگیری که قسمت های خوب، بد و ناخوشایند
زندگی خود را بپذیری و با انسان ها رابطه ای داشته باشی که در آن، بیسکویت
سوخته موجب قهر و دلخوری نخواهد شد.

این
موضوع را می توان به هر رابطه ای تعمیم داد. در واقع، تفاهم، اساس هر
روابطی است،هر رابطه ای با همسر یا والدین، فرزند یا برادر،خواهر یا دوستی!
کلید دستیابی به شادی خود را در جیب کسی دیگر نگذارید  آن را پیش خودتان نگهدارید.

بنابراین، لطفاً یک بیسکویت به من بدهید، و آری، حتی از نوع سوخته که حتماً خیلی خوب خواهد بود.!.!.!.!
بــــزودي...
امضای کاربر: rezaya
سه شنبه 01 مرداد 1392 - 13:38
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 1 کاربر از rezaya به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: asrar &
ارسال پاسخ
برای نمایش پاسخ جدید نیازی به رفرش صفحه نیست روی تازه سازی پاسخ ها کلیک کنید !



برای ارسال پاسخ ابتدا باید لوگین یا ثبت نام کنید.


پرش به انجمن :

Powered by Tem98 | Copyright © 2009 Rozblog Group